مختصري از زندگينامه واخوشتي خان گرجيان
حاكم شرق خوزستان در عصر صفويه
نام جد وي باراتا است. باراتا كاچي بائيدزه. اشرافزادهاي بزرگ كه سرسلسله خاندان نجيبزاده باراتاشويلي است. اين خاندان معتبر و بزرگزاده از اوايل قرن پانزدهم ميلادي در فضاي سياسي و فرهنگي گرجستان ظهور پيدا كردند و به زودي نامشان با تاريخ و فرهنگ گرجستان پيوند خورد.
آنها طي ساليان طولاني همواره افراد مشهوري از قبيل باراتا كاچي بائيدزه، قاپلان باراتاشويلي، نيكولوز باراتاشويلي و ... را به تاريخ و فرهنگ گرجستان معرفي كردند. اين خاندان بين قرنهاي پانزدهم تا هيجدهم ميلادي، حاكماني بسيار قدرتمند بودند، به طوري كه نمايندگان اين خاندان در دربار شاهي، پستهاي بزرگي همانند سردار، نايب الحكومه و ... داشتند.
واخوشتي باراتاشويلي در جنوب منطقه كارتلي در كشور گرجستان، نزديك به مرز ارمنستان در ناحيهاي به نام سُمخيت زندگي ميكرد و پدرانش حاكمان آن خطه بودند.
آنها در قسمت جنوبي پادشاهي كارتلي در كشور گرجستان فرمانروايي ميكردند و در دربار پادشاهي كارتلي به صورت موروثي به مناصب مهمي از جمله سرداري مناطق سُمخيت و براتلي ميرسيدند.
واخوشتي باراتاشويلي فرزند اسلمس، از نوادگان اوربلي، داويت باراتاشويلي و باراتا كاچي بائيدزه بود.
او برادر اوتارخان ملقب به ذوالفقارخان و گرجاسب بيگ ملقب به منصورخان و همچنين پسر عموي قاپلان باراتاشويلي است. برادران او در دوران صفويه حاكمان مقتدر سمنان و قندهار و جاهاي ديگر بودند. وي پس از اينكه در يكي از لشكركشيهاي شاه عباس اول، از گرجستان، به عنوان گروگان به ايران آورده شد، در دربار شاه عباس صفوي رشد كرده و به مرور به مدارج عالي رسيد.
او ابتدا به عنوان مقامي نظامي در خدمت صفويان بود و در حالي كه به سمتهايي از قبيل يوزباشي (فرمانده يكصد نفر سرباز) و همچنين ششپر قورچي (رئيس قسمت گرزهاي شش پر در اسلحه خانه) در ساختار نظامي صفويان منصوب گرديده بود، سرانجام در ربيعالاول سال 1042 (ه.ق)، طي فرماني از سوي شاه صفي صفوي، از مقامي نظامي به مقامي سياسي، به حكومت منطقه شوشتر در جنوب غربي امپراتوري ايران منصوب شد و به مدت 37 سال با موفقيت در آنجا حكومت كرد.
وي مردي آبادگر و سازنده بود. او در راه آبرساني، ساختن آبادي و روستاها، رسيدگي به احياء زمين و رونق زراعت و كشاورزي بسيار تلاش نمود. اين مرد بزرگ در راه آسايش رعايا و مردم، كوششهاي بسياري كرد. در ماليات ديواني، افزوني كلي به هم رسانيده و اينگونه بود كه سرانجام از سوي شاه عباس دوم به لقب خاني سرافراز گرديد. در زمان حكومت واخوشتي خان، مردم شوشتر بسيار خوشبخت بودند و روزگار به فراغت ميگذراندند به طوري كه همه كس در حال تحصيل معرفت و كمال بود. واخوشتي خان مردي سازنده و نيكوكار بود كه برخي شعرا در باره وي اشعاري سروده بودند. وي پنج پسر و چندين نوه و نتيجه داشت. در مجموع او و نوادگانش بيشتر از يك قرن در مناطقي از قبيل شوشتر، دزفول، كهليلويه، استرآباد، قندهار، فارس و ... حكومت كردند به طوري كه حكومت آنها تا زمان نادرشاه افشار پابرجا بود.
سرانجام اين مرد بزرگ و خوشنام، پس از عمري سرشار از خير و بركت براي مردم تحت فرمانش، و منطقه تحت حكومتش، در سال 1078 (ه.ق) در محال كرت كه از املاك ييلاقيش بود از دنيا رفت.
فرزندان وي كه پس از درگذشت او يكي پس از ديگري به حكومت رسيدند، حاكماني آبادگر و سازنده بودند. آنها آثار ارزشمندي از خود برجاي گذاشتند، از تأسيس باغات بزرگ گرفته تا ساخت مسجد، حمام، قلعه، قمش يا كاريزاب، بازسازي و مرمت پلها، ساخت روستاها، آباديها و ... در يك نگاه ميتوان گفت، از سال 1042 تا 1144 (ه.ق) و كمي پس از آن، يعني بيشتر از يك قرن، تقريباً همه حاكمان منطقه شوشتر از نوادگان واخوشتي باراتاشويلي تعيين، و كنترل كل اين منطقه از امپراتوري ايران، در دست اين خاندان، بوده است.
اعتبار واخوشتي خان به حدي بود كه نه تنها فرزندان او بارها به فرماندهي نيروهاي نظامي ايران منصوب شدند بلكه در مواردي پادشاهان ايران زمين، از اعتبار و توانمنديهاي آنها در حل اختلافات خارجي نيز استفاده كردند به طوري كه برخي از آنها به عنوان سفير امپراتوري ايران به كشور هندوستان مأموريت يافتند.
نویسنده: آقای امین قزلباشان، پژوهشگر تاریخ خاندان باراتاشویلی در ایران
|